آب درمانی 6
(17)ـ بيمار همه روزه نبض و فشار خون خود را بررسي ميكند كه نبض بايد از 50 در دقيقه پاينتر نيايد؛ چنانچه ميان 50 تا 60 باشد، با حل كردن يك قاشق كوچك عسل در نصف ليوان چاي و نوشيدن آن و سپس نيم ساعت خواب جبران ميشود و به اندازهي طبيعي 62 در دقيقه ميرسد؛
ولي چنانچه نوشيدن شربت عسل هم كارساز نباشد و براي يك روز كامل از 50 پاينتر بيايد و به 40 نزديك باشد، آبدرماني را قطع ميكند. فشار خون بيمار نيز از 10 تا 13 در نوسان است كه خوب است؛ ولي چنانچه از 10 پايينتر بيايد، بي درنگ با حل كردن يك قاشق كوچك عسل يا شكر در آب و نوشيدن آن، فشار به حالت عادي بر ميگردد.
(18)ـ بهتر است در روزهاي دوره، بيشتر از يك ساعت در روز، آن هم در چند نوبت، مطالعه يا كار فكري نشود؛ زيرا باعث فشار شديد به مغز شده و بيمار به ناچار بايد قند بيشتري مصرف كند كه اين كار، ممكن است برنامه را از روند طبيعي بازدارد؛ ولي كساني كه ناچار به كار فكري يا مطالعه هستند، تنها بايد مراقب كاهش فشار خون و نبض باشند؛ و هرگاه احساس ضعف كردند، با نوشيدن شربت عسل آن را به حالت عادي برگردانند.
(19)ـ در طول دوره، نخوردن غذا، بيمار را از مسواك زدن بينياز نميكند؛ بلكه همانند گذشته، دندانهايش را مسواك ميزند. همچنين بهتر است روي زبان را نيز مسواك بزند تا عفونتهايي كه بدن در حال دفع آنها از راه زبان است و ميان پرزهاي زبان ميچسبد، از ميان برود.
(20)ـ در دورهي درمان، از خوردن هرگونه آب ميوه، بويژه آب پرتقال بايد خودداري شود؛ زيرا تأثير آبدرماني را از ميان ميبرد و جسم نميتواند در مدت معين 35 تا 45 روز، خود را پاكسازي كامل نمايد.
(21)ـ در دورهي درمان، شخص خانهنشين نميشود؛ بلكه به كارهاي روزانهي خود ادامه ميدهد؛ همچنين بيشتر از 8 يا 10 ساعت در شبانهروز نبايد خوابيد؛ هر چند كه در مدت دوره، چون مغز ميداند كه از راه غذا انرژي دريافت نميكند، از اين رو براي صرفهجويي در انرژي به بدن فرمان خواب بيشتري ميدهد؛ ولي بيمارر ميداند كه خوابيدن زياد، باعث تنبلي دستگاه گوارشي ميشود و اين دستگاه نميتواند وظايف زيادي را كه پس از پايان دوره به عهده دارد، به خوبي انجام دهد.
(22)ـ در دورهي درمان، بيمار نبايد كارهاي سنگين انجام دهد. ضعفي كه از روز بيستم به بعد نمايان ميشود به اندازهاي نيست كه مانع كار شود و ميل به كار را از بين ببرد؛ ولي اگر در روزهاي پاياني دوره، فرد بتواند استراحت كامل نمايد و تحرك بسيار كمي داشته باشد، بهتر است؛ زيرا آبدرماني به هنگام استراحت بسيار بيشتر از زمان حركت ميتواند جسم را پاكسازي كند.
(23)ـ از روز اول تا چهلم، خلط دهان بيرون ريخته ميشود؛ زيرا اين خلط همان مواد زائدي است كه بدن از راه دهان بيرون ميريزد. خلط بيني و دهان تا روز سيام ممكن است افزايش يابد كه اين افزايش، نشان از پاكسازي مغز از مواد زائد است. در برخي افراد ممكن است از روز سيام به بعد، آب دهان فراوان، چسبناك، كثيف و بدبو شود؛ ولي از روز سيام ممكن است خلط بيني قطع شود كه نشان از پايان پاكسازي مغز از مواد زائد است.
(24)ـ در مدت درمان، به هنگام برخاستن از خواب، بيمار نبايد يكباره از جا برخيزد؛ بلكه بايستي از حالت درازكش به حالت نشسته يك دقيقه در بستر بنشيند و سپس برخيزد؛ زيرا برخاستن يكباره باعث ميشود تا خون كافي به مغز نرسيده و در نتيجه سرگيجه پديد آيد.
(25)ـ ممكن است فرد در دورهي درمان، زود عصباني شود و زود تحت تأثير قرار گيرد و يا به هيجان آيد كه ناشي از كاهش وزن و ضعف جسماني است و پس از آبدرماني برطرف ميشود؛ ولي اين عوارض در بارهي همه يكسان نيست و ممكن است برخي را تحت تأثير قرار ندهد.
(26)ـ بيمار از هر كار هيجاني كه باعث افزايش ناگهاني ضربان قلب ميشود، خودداري ميكند؛ زيرا افزايش ناگهاني ضربان قلب، بويژه از روز پانزدهم به بعد ممكن است باعث درد قلب به صورت گاهگاهي براي چند روز شود؛ ولي چنانچه ضربان قلب ناخواسته از حالت عادي خارج شود، بيمار نصف ليوان چاي گرم مينوشد و نيم ساعت ميخوابد.
(27)ـ در مدت درمان، بيمار هر روز حمام نميكند؛ بلكه يك روز درميان با آب ولرم خود را ميشويد؛ زيرا آب داغ باعث آب شدن بخشي از چربيها ميشود كه بدن از آنها به عنوان غذا استفاده ميكند. همچنين از سونا استفاده نميكند.
(28)ـ اگر بيمار مردي باشد كه وازكتومي نكرده، (يعني لولههاي انتقال اسپرمهايش باز است) چون با هر بار زناشويي نزديك 2400 كالري از دست ميدهد، از اين رو، در مدت درمان، بويژه در روزهاي آغازين كه هنوز همهي چربيهاي خود را از دست نداده و توانايي دارد، براي جلوگيري از هدر دادن آن اندازه كالري كه براي دو روز بدنش در زمان آبدرماني كافيست، از همبستري خودداري ميكند؛ ولي اگر بيمار زن باشد، اشكالي ندارد. البته ميل جنسي مرد، حداكثر تا 10 روز پس از دوره، از ميان ميرود و 10 روز پس از پايان درمان باز ميگردد.
(29)ـ بيمار به هيچ روي براي حلوگيري از بوي بد دهان و يا خوشبو شدن، از ادكلن يا هر گونه عطر استفاده نميكند؛ زيرا ممكن است باعث كاهش فشار خون و ضعف شديد شود.
(30)ـ چنانچه بيمار در روز 39 احساس تب كند، نگران نميشود؛ زيرا اگر دماي بدن را بگيرد، خواهد ديد كه از 5/36 درجه بيشتر نيست؛ و اين تب را دروغين گويند و از سوخت مواد داخلي جسم سرچشمه گرفته است.
(31)ـ در روزهاي پاياني دوره، ممكن است بيمار احساس ضعف شديدي كند و هنگام برخاستن از خواب دچار سرگيجه شود؛ ولي جاي نگراني نيست؛ زيرا اين نشان دهندهي پايان ذخيرههاي داخلي بدن است؛ و يا چنانچه برخي از جاهاي بدن بيمار درد بگيرد، براي برطرف شدن اين ناراحتيها، بهترين دارو، گفتن ذكر «يا ارحم الراحمين» است. همچنان كه ايوب پيامبر، هنگام بيماري و درد، چنين گفت: «و اَيوبَ اِذ نادى' رَبَّهُ:« اَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ؛ وَ اَنتَ اَرحَمُ الرَّاحِمين.» (و ايوب به هنگام درد پروردگارش را اين گونه فرياد زد: بيماري و درد، وجودم را فرا گرفته و تو برترين درمان كنندهاي ) سورهي انبياء آيه
نظرات شما عزیزان: